اصطلاح “باروک” از باروکو (barroco) در زبان پرتغالی به معنی مروارید به شکل عجیب و غریب شکل گرفته شده است. این اصطلاح از قرن نوزدهم برای توصیف دورهای از موسیقی اروپای غربی از حدود 1600 تا 1750 میلادی مورد استفاده قرار گرفته است. مقایسه برخی از بزرگترین شاهکارهای تاریخ موسیقی با مروارید ممکن است امروز برای ما عجیب به نظر برسد. اما برای منتقدان قرن نوزدهم که این اصطلاح را به کار می بردند، موسیقی باروک به دلیل تزئینات و اغراقهای زیاد به مروارید تشبیه شده است. برترین نوازندگان دوره باروک، امروز به عنوان شاهکارهای موسیقی و نمونهی موسیقی فاخر در جهان شناخته میشوند.
موسیقی باروک چگونه شکل گرفت؟
پذیرش تئوری قرن 16 مبنی بر اینکه سیارات در اطراف زمین نمی چرخند، جهان را در تصور همگان جایی بزرگتر جلوه داد. گالیله کمک کرد تا با کیهان بیشتر آشنا شویم. پیشرفت های فناوری، مانند اختراع تلسکوپ، باعث شد آنچه به نظر محدود است، بینهایت به نظر برسد. متفکران بزرگی مانند دکارت، هابز، اسپینوزا و لاک سؤالات بزرگی در باب وجود را پاسخ دادند.
نوابغی مانند روبنس، رامبراند و شکسپیر از طریق هنر خود چشماندازهای منحصر به فردی را ارائه میدادند. ملل اروپا بیشتر و بیشتر درگیر تجارت خارجی و استعمار بودند و اروپاییان را با بخش هایی از جهان که قبلا ناآشنا بودند، در تماس مستقیم قرار میدادند. در نتیجه رشد یک طبقهی متوسط جدید، زندگی را در یک فرهنگ هنری که مدتها به هویوهوس کلیسا و دربار وابسته بود، کشید.
نوازندگان دوره باروک در چنین فضایی ظهور کردند. بسیاری از شخصیت های شناخته شده دورههای ابتدایی موسیقی عصر باروک در ایتالیا بودند. از جمله Monteverdi ، Corelli و Vivaldi. (در اواسط قرن هجدهم، تمرکز موسیقی کلاسیک باروک به آهنگسازان آلمانی تغییر کرد.)
فرمهای مختلف باروک چیست؟
بسیاری از فرمهای شناختهشده از موسیقی باروک از جمله کانتاتا (cantata)، کنسرتو (concerto)، سونات (sonata)، اوراتریو (oratorio) و اپرا (opera) از ایتالیا سرچشمه گرفتهاند. اگرچه ایتالیا نقش مهمی در توسعه این ژانرها داشت، اما موسیقی باروکی مفاهیم جدید درباره ضرورت یک “سبک ملیگرایانه” را برای سایر کشورها افزایش داد.
اختلاف بین ملتها نه تنها در نحوه آهنگسازی بلکه در نحوه اجرا، اغلب در موسیقی این دوره شنیده میشود. تضاد بین ایتالیا و فرانسه کاملاً واضح بود. در حالی که به نظر میرسد برخی از کشورها نقش بزرگتری در این دوره داشتند، اما هر ملتی نقش خاص خود را ایفا کرد.
- اپرا (Opera): نمایشی که همراه با سازها در آن آواز خوانده میشود، و در صحنه نمایش داده میشود. اپرا اغلب مانند سخنرانی در بین نوازندگی سازها انجام میشود. آهنگهایی متناوب که در آنها کاراکترها احساسات را در نقاط خاصی ابراز میکنند.
- اوراتوریو (Oratorio): یک درام گسترده موسیقی با متنی مبتنی بر موضوع مذهبی، برای اجرای بدون صحنه، لباس یا اکشن در نظر گرفته شده است. در ابتدا Oratorio به معنای سالن نمازخانه بود، بنایی واقع در مجاورت کلیسایی که به عنوان محلی برای تجارب مذهبی متمایز از مراسم مذهبی طراحی شده بود.
- کانتات (Cantata): یک قطعه گسترده شامل یک سری از توالیها و مجموعههایی از قبیل آریا، دونوازی و گروه کر است. سرچشمه این فرم در اوایل قرن هفدهم ایتالیا بوده است. کانتات بعنوان یک کار سکولار که برای صدای انفرادی و basso Continu ساخته شده بود، شروع شد و به احتمال زیاد برای اجرای در مجامع اجتماعی خصوصی در نظر گرفته شده است.
- سونات (Sonata): اصطلاح سونات که برای توصیف چندین نوع قطعه در دوران باروک استفاده میشود، معمولاً اثری را در چندین حرکت برای یک یا چند ساز (اغلب ویولنها) و باس کنتینو تعیین میکند. سونات برای دو ویولن یا سایر سازهای سهگانه به علاوه باس معمولا سوناتای سه گانه خوانده می شد کاربردی است.
- کنسرتو (Concerto): برگرفته از concertare ایتالیایی (پیوستن به یکدیگر ، متحد شدن)، در دوره باروک اشکال مختلفی به خود گرفت. تا اوایل قرن 18، یک کنسرتو نوعی آهنگسازی بود که یک مجموعه متنوع متشکل از صداها، سازها یا هر دو را متحد میکرد.
فلسفه موسیقی باروک چیست؟
اگرچه یک فلسفه واحد نمیتواند 150 سال موسیقی از سراسر اروپا را توصیف کند، اما مفاهیمی در دوره باروک مهم هستند.
یکی از جریانهای اصلی فلسفی در موسیقی باروک ناشی از علاقه هنر رنسانس به ایدههایی از یونان باستان و روم است. یونانیان و رومیها معتقد بودند که موسیقی ابزاری قدرتمند برای برقراری ارتباط است و میتواند هر احساسی را در شنوندگانش برانگیزد. در نتیجه احیای این ایدهها، آهنگسازان به طور فزایندهای از قدرت بالقوه موسیقی آگاه شدند و این عقیده را ایجاد کردند که اگر آهنگهای موسیقی باستانی را تقلید کنند، آهنگهای خودشان نیز میتواند جلوههای مشابهی داشته باشد.
هر گونه بحث در مورد فلسفه هنر یک آهنگ ساز دوران باروک، باید حداقل با کمی واقعیت زندگی آنها آمیخته شود.
در دوران مدرن، هنرمندان معمولاً دقیقاً نوع هنری را که برای خلق به آنها منتقل می شوند ، از زندگی خود درآمد کسب می کنند. بر این اساس ، ما اغلب به عنوان نقطه شروع یک اثر هنری به هنرمند – و میزان الهام هنری وی – فکر میکنیم. با این وجود، در بیشتر دوره باروک، آهنگ سازان تنها در صورتی خوششانس بودند که در لیست حقوق یک مؤسسه سیاسی یا مذهبی باشند.
بنابراین نیازهای موسیقی آن موسسه، موسیقیای را که آهنگساز تولید کرده بود، دیکته میکرد. به عنوان مثال برخی از ساختههای باخ در سبک کانتانا، نه به دلیل الهامبخش بودن، بلکه به سفارش کلیسای لایپزیک بود. هنگامی که موسیقی عصر باروک از این زاویه نگریسته شود، می تواند دریچهای جذاب از تاریخ را نمایان کند.
خصوصیات موسیقی باروک چیست؟
علاقه جدید به امکانات نمایشی و بیان در موسیقی باعث ایجاد ثروت از ایدههای جدید تولید صدا در دوره باروک شد.
تضاد به عنوان یک عنصر دراماتیک
کنتراست (تضاد) عنصر مهمی در درام یک موسیقی باروکی است. تفاوت بین صدای بلند و نرم، تکنوازی و گروهنوازی (مانند کنسرتو)، استفاده از سازهای مختلف و نوازشها در بسیاری از آهنگهای باروک نقش مهمی دارند. آهنگسازان همچنین در مورد انتخاب سازها دقت عمل بیشتری به خرج دادند. سازهای درخشانی مانند ترومپت و ویولن نیز در این دوره محبوبیت زیادی پیدا کردند.
ظهور مونودی (تکسرایی) و باسو کنتینو
در دورههای قبلی، یک قطعه موسیقی متشکل از یک ملودی واحد با همراهی بداهه یا چندین ملودی به طور همزمان پخش میشد. در دوره باروک مفهوم “ملودی” و “هماهنگی” پا به عرصه گذاشت. به عنوان بخشی از تلاش برای تقلید از موسیقی باستانی، آهنگسازان کمترین تمرکز خود را بر روی پلیفونی پیچیده حاکم بر سدههای پانزدهم و شانزدهم و بیشتر بر روی یک صدای واحد با یک همراهی ساده یا ملودی انجام دادند. با درنظرگرفتن موسیقی به عنوان بیان، استفاده از سولونوازی و آواز این ایده را به بهترین شکل پیاده کرد. اولین اپراها نمونهای عالی از این زیباییشناسی جدید است.
به نظر من احساسات اصلی یا عواطف ذهن ما سه عدد است: عصبانیت، برابری و فروتنی. بهترین فیلسوفان موافق هستند، و ماهیت صدای ما با دامنههای زیاد، کم و متوسط آن به همان اندازه دلالت می کند.
کلودیو مونتهوردی، 8 کتاب مادریگال، 1683
معرفی برترین نوازندگان موسیقی دوران باروک
از حدود 1600 تا 1750 ، دوره باروک شاهد خلق برخی از بزرگترین شاهکارهای موسیقایی بود که تاکنون ساخته شده است. در ادامه 10 نفر از برترین چهرههای این عصر طلایی را به شما معرفی خواهیم کرد:
1- یوهان سباستیان باخ (1750-1685)
باخ، نابغه موسیقی دوران باروک است. به اعتقاد برخی، او عالیترین آهنگساز و از برترین نوازندگان باروک است. ساختههای باخ با نقاشیهای داوینچی و شاهکارهای شکسپیر در ادبیات مقایسه میشود.
اثر شاخص: St. Matthew Passion (ساختهشده در سال 1727 در فرم اوراترویو)
2- آنتونیو ویوالدی (1741-1678)
با آنتونیو ویوالدی ، موسیقی باروک ایتالیایی به حد اعلای خود رسید. دنیای مرفه و پرتحرک ونیز معاصر در تمام آثار او می درخشد.
اثر شاخص: The Four Seasons (ساختهشده در سال 1723 در فرم کنسرتو)
3- جرج فردریک هندل (1759-1685)
هندل یکی از غولهای تاریخ موسیقی است. موسیقی او شاد، با اعتماد به نفس و ملودیک است.
اثر شاخص: Messiah (ساختهشده در سال 1741 در فرم اوراتوریو)
4- هنری پرسل (1695-1659)
بسیاری پورسل را بزرگترین آهنگساز انگلیسی تمام زمان میدانند. از جمله تأثیرگذارترین آثار او میتوان به اپرای Dido و Eeneas و نیمهاپرا The Queen Fairy و King Arthur اشاره کرد.
اثر شاخص: The Fairy Queen (ساختهشده در سال 1692 در فرم نیمهاپرا)
5- کلودیو مونتوردی (1643-1657)
مونتوردی (Monteverdi)، آهنگسازس که پلی میان دوره رنسانس و باروک ایجاد کرد. ، یدون اغزاق او را میتوان یکی از قدرتمندترین چهرههای تاریخ موسیقی قلمداد کرد. از جمله آثار برجسته او میتوان به اپرای Orfeo و L’incoronazione di Poppea اشاره کرد.
اثر شاخص: Vespers (ساختهشده در سال 1610 در فرم کنسرتو)
6- هاینریش شوتس (1672-1585)
هاینریش شوتس بزرگترین آهنگساز آلمانی قرن 17 و از اولین چهرههای شاخص بینالمللی آلمان در موسیقی بود.
اثر شاخص: Musikalische Exequien (ساختهشده در 1636 در فرم کنسرتو)
7- دومنیکو اسکارلاتی (1757-1685)
اسکارلاتی بخش وسیعی از موسیقی مبتنی بر ساز (Instrumental) به ویژه سوناتهای پیانو را تولید کرد. این آثار ژانر سونات را بیحدوحصر گسترش داده و فضیلت و درخششی را معرفی کرد که زمینه جدیدی در موسیقی دوره باروک به وجود آورد.
اثر شاخص: مجموعه سوناتها
8- ژان فیلیپ رامو (1764-1683)
یک آهنگساز افسانه ای که چهره اپرا فرانسوی را دگرگون کرده بود. ژان فیلیپ رامو جلوتر از زمان خود بود. تئوریها و آثار وی با الهام از نوآوران موفق اپرا مانند گلک و واگنر شاخته شده است.
اثر شاخص: Overtures (از ابداعات رامو است. Overtures قطعهای است که پیش از شروع اپرا نواخته میشود)
9- آرکانجلو کورلی (1713-1653)
کورلی بنیانگذار اصلی نوازندگی ارکسترال مدرن و آهنگسازس بود که دو شکل جدید موسیقی را به وجود آورد:سه گانه باروک، سونات انفرادی و کنسرتو گروسو.
اثر شاخص: Complete Concerti Grossi
10- گئورگ فیلیپ تیلمان (1767-1681)
Telemann احتمالاً پرکارترین آهنگساز تاریخ موسیقی بود. او تقریباً به همان اندازه که باخ و هندل در روی هم آهنگ ساختند، تولید داشت. این کارها شامل 600 overtures فرانسوی یا مجموعههای ارکسترال، 200 کنسرت ، 40 اپرا و بیش از 1000 قطعه موسیقی کلیسا است.
اثر شاخص: oncertos & Cantata Ihr Völker Hört
کلام آخر: موسیقی باروک
موسیقی باروک، تحت تاثیر تحولات بعد از رنسانس در قرن 17 میلادی شکل گرفت. بسیاری از فرمهای موسیقی در این دوره معرفی شد. فرمهایی نظیر اپرا، سونات، کنسرتو و… که توسط نوازندگان دوره باروک به وجود آمد. از مهمترین و بهترین آهنگ سازان باروک میتوان به مونتوردی، ویوالدی و هندل اشاره کرد. نکته مهم در مطالعه موسیقی عصر باروک، توجه به حقایق اجتماعی آن دوره است. برخی از آثار این دوره به سفارش کلیسا و جهت انجام امور مذهبی ساخته شده است.